ولادت امام هادي(ع)مبارک باد
ولادت امام هادي(ع)مبارک باد
امام علي بن محمد الهادي عليه السلام در نيمه ذي الحجه سال ??? ق نزديک شهر مدينه در روستاي صريا، چشم به دنيا گشود و در ماه رجب سال ??? ق در سرّ من رأي (سامرا) توسط معتز عباسي به شهادت رسيد. ايشان پس از پدر بزرگوارش ?? سال امامت شيعيان را بر عهده داشتند.
امام هادي عليه السلام از آغاز امامت در مدينه حضور داشتند و در مدت اقامت در اين شهر نقش بسيار مهمي در رهبري شيعيان ايفا کردند؛ به طوري که حکومت عباسي از موقعيت ممتاز امام احساس خطر کرده و حضور ايشان در مدينه را به صلاح ندانست، متوکل براي کنترل بيشتر امام عليه السلام تصميم گرفت ايشان عليه السلام را از مدينه به سامرا منتقل کند. در سال ??? ق بنابه گزارش هايي که جاسوسان از فعاليت هاي امام عليه السلام داده بودند، متوکل به يحيي بن هرثمه مأموريت داد تا اين انتقال را انجام دهد. با ورود يحيي بن هرثمه به مدينه، مردم که سخت مشتاق و شيفته امام خود بودند، اعتراض خود را علني کردند؛ به طوري که يحيي بن هرثمه اعلام کرد که کاري به امام عليه السلام ندارد و هيچ خطري امام عليه السلام را تهديد نمي کند. پس از مدتي به بهانه اين که در منزل امام بر عليه حاکم عباسي سلاح جمع آوري مي شود به خانه امام عليه السلام حمله بردند، ولي چيزي جز قرآن و ادعيه نيافتند. جالب اينکه خود يحيي بن هرثمه پس از بازگشت مي گويد: «چيزي جز بزرگواري، ورع، زهد و شجاعت در او نيافتم».
متوکل در ساعات اوليه ورود امام به سامرا به شکلي اهانت آميز با امام برخورد کرد و نه تنها به استقبال حضرت نيامد، بلکه دستور داد ايشان را در محلي که مخصوص گداها بود و به «خان الصعاليک» شهرت داشت، وارد کنند. بعد از استقرار امام هادي عليه السلام در سامرا تمامي رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت کنترل بود و به محض شنيدن اينکه امام عليه السلام از اموال و سلاح شيعيان نگهداري مي کند، نظاميان شبانه به خانه امام عليه السلام هجوم مي بردند؛ ولي چيزي به دست نمي آوردند.
در طول مدت حضور امام عليه السلام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبيت آن حضرت افزوده مي گشت و همه ناخواسته در برابر امام عليه السلام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش مي داشتند. البته نفوذ امام منحصر به شيعيان نبود و شامل درباريان عباسي هم مي شد. حتي اهل کتاب هم به امام عليه السلام احترام مي گذاشتند.
متوکل وقتي در اقدامات خود عليه امام عليه السلام ناکام ماند، به نزديکان خود اعلام کرد که در کار امام هادي عليه السلام درمانده شده است؛ از اين رو به محدوديت و فشار اکتفا نکرد و تصميم به کشتن امام عليه السلام گرفت و حتي اقداماتي هم انجام داد؛ اما پيش از آنکه موفق شود، خود به هلاکت رسيد.